راز موفقیت تن تن!
به گزارش وبلاگ گوگل، مرتضی کاردر با پرداختن به دلیل اعتراض اهالی هنر نسبت به مجسمه هایی که برای مشاهیر ساخته می گردد، از چرایی استمرار فراگیری شخصیت تن تن و بعلاوه لزوم ساخت و نصب مجسمه هایی از شخصیت های ایرانی مثل شخصیت قصه های مجید می گوید.
این شاعر و مدیر نشر هرمس در گفت وگو با وبلاگ گوگل درباره شرایط تبلیغ کتاب ها و کتابخوانی به ویژه در تبلیغات شهری و بعلاوه نمود استفاده از چهره های فرهنگی و ادبی در فضای شهر اظهار کرد: نمود کتاب، نویسندگان و آفرینندگان کتاب در کشور ما به طور کلی خیلی جلوه پررنگی ندارد. بخشی از این به خاطر آن است که ما اساسا به آن چه در حاشیه کتاب قرار می گیرد (چیزهایی شبیه به محصولات جنبی، یا تندیس ها) و هر آن چه می تواند بخشی از این جلوه محسوب گردد، مانند اقلامی که در حاشیه کتاب است، از ماگ و دفترچه یادداشت گرفته تا اقلام فاخرتر مثل: مجسمه و امثالهم کمتر در بازار کتاب توجه نموده ایم. چون این توجه اساسا کم بوده، طبیعتا فراوری محصولاتی از این دست هم در جاهای مختلف کم بوده؛ یعنی بازار کتاب ما همیشه باید بخشی جنبی می داشت که در کنار آن محصولات مرتبط با کتاب را هم فراوری کند.
او اضافه کرد: در کنار داستان های مشهور جهان که بعضا به فیلم تبدیل شدند، همیشه اقلام جانبی مثل مجسمه و آدمک دیده می گردد. مثلا یکی از چیزهایی که تن تن را این قدر فراگیر نموده و به فراگیری آن استمرار نیز بخشیده، مجسمه هایی است که به عنوان اسباب بازی برای بچه ها فراوری شده و برای آنان جالب توجه است و ما بسیاری از آن ها را در کتابفروشی های مان می بینیم. اما درباره کتاب ها و شخصیت های ایرانی، خیلی کمتر شاهد چنین چیزهایی بوده ایم.
مرتضی کاردر در ادامه به اقداماتی در جهت نمود پیدا کردن مشاهیر فرهنگی ایران در جامعه اشاره و بیان نمود: در سال های اخیر تلاش هایی اجرا شده که مثلا گاهی در کنار کتاب، محصولاتی فراوری می گردد که این محصولات می توانند از یک قاب عکس کوچک چهره یکی از یک مشاهیر باشند تا اقلام دیگری که در کنار کتاب قرار می گیرند. البته کارهای خیلی اندکی اجرا شده و فکر می کنم هنوز به فراوری انبوه نرسیده است. به نظرم جا دارد این اقدامات قدری انبوه تر و فراگیرتر در دستور کار فراورینمایندگان لوازم جنبی کتاب قرار بگیرد و فکر می کنم اگر این اتفاق بیفتد، حتما استقبال شایانی از آن ها خواهد شد.
او ادامه داد: به تبع این کم توجهی، در برنامه های کلان تر یا اتفاقات و کارهایی که بودجه آن به وسیله مراکز دولتی و حکومتی تامین می گردد هم کارهای کمتری دیده شده. مثلا نقاشی دیواری کاری است که باید برای آن بودجه بیشتری در نظر گرفت و نمی توان گفت به وسیله فرد یا شخص قابل انجام است؛ باید ذیل نهادی مثل شهرداری ها انجام گردد. درخصوص ساخت مجسمه ها و تندیس ها هم همین طور، شهرداری ها یا نهادهای دولتی باید در آن نقش داشته باشند و سرمایه گذاری نمایند. اما به تبع آن کم توجهی، این موارد هم خیلی کم رخ داده و فکر می کنم جا دارد این موارد خیلی بیشتر از حالا اتفاق بیفتد.
کاردر با بیان این که یکی دیگر از جلوه هایی که حتما باید مورد توجه قرار بگیرد، مسئله نام گذاری کوچه ها و خیابان ها است، گفت: اتفاقات اندکی در این زمینه اجرا شده که استقبال زیادی هم از آن ها شده است اما جا دارد فراگیرتر گردد. چون خیلی وقت ها شاهد این هستیم که فقط به یک شخصیت توجه می گردد و بسیاری از شخصیت ها در حاشیه قرار می گیرند. مثلا از دهه 70 تا امروز، انبوهی از مدارس به نام دکتر محمود حسابی نام گذاری شده اند، یا امروزه بسیاری از مراکز به نام پروفسور سمیعی شده است. این در حالی است که به بسیاری از شخصیت های دیگر بی توجهی نموده ایم. البته گاهی وقت ها اقدامات خوبی در این زمینه اجرا شده است، از جمله اقدامات ماه های اخیر شهرداری که برخی از خیابان ها را به نام مشاهیر نام گذاری نموده است، مثل خیابان مرحوم نجف دریابندری، خیابان احمدرضا احمدی، خیابان مهدی آذریزدی و... .
این ناشر در عین حال اظهار کرد: مایه خوشحالی است که برخی از این اتفاقات در زمان حیات آن ها صورت می گیرد و این نوعی توجه به مشاهیر و مفاخر ما است که به نظرم جا دارد تسری پیدا کند، یعنی آموزش و پرورش در برنامه خود قرار دهد که مثلا تعدادی از مدارس به نام هوشنگ مرادی کرمانی، سلمانی هراتی، قیصر امین پور و بسیاری از شاعران و نویسندگانی که جزئی از فرهنگ ما شده اند و شعرهای شان هم به کتاب درسی آمده، گردد.
مرتضی کاردر بعلاوه از روینمودهایی برای پیشنهادات خود گفت و بیان نمود: برای این اتفاق به دو رویکرد احتیاج داریم؛ این کار هم باید در دستور کار نهادهای دولتی و حاکمیتی قرار بگیرد تا بخشی از این بار را متحمل شوند و هم در بخش های پایین تر، کسانی که در حاشیه کتاب کار می نمایند و خلاقیت دارند هم باید این را در برنامه شان قرار دهند. من فکر می کنم استقبال زیادی از آن ها خواهد شد. چون کمتر در دستور کار قرار داشته و برای همین نتیجه آن ها هم خیلی وقت ها مطلوب نبوده است؛ یعنی نیت افراد صادقانه و خیرخواهانه بوده که مثلا مجموعه ای از مجسمه های مشاهیر را در خانه هنرمندان نصب نمایند اما چون این بی توجهی همیشه وجود داشته، شاید نتیجه کار چندان مطلوب درنیامده است. همان طور که در ماه ها و سال های گذشته هم شاهد بوده ایم که مجسمه هایی نصب و با اعتراض اهالی هنر روبرو شدند و از این رو مجبور شدند آن ها را تغییر بدهند و اصلاح نمایند.
او در ادامه گفت: به نظرم، بخشی از ماجرا به خاطر آن است که تجربه در این حوزه کم بوده و هنرمندان ما سابقه کمی در زمینه خلق مجسمه، آثار هنری و تندیس از چهره مشاهیر داشته اند. و این باعث شده نتیجه گاهی مطلوب از آب درنیاید. گاهی هم البته نتیجه خیلی مطلوب از آب درآمده؛ از جمله مجسمه ای که در کوچه استاد محمدعلی اسلامی ندوشن در خیابان وصال نصب شده که به نظرم کاری بسیار خوب و درجه یک است و فکر می کنم جا دارد هم در دانشگاه ها و هم در مدارس و هم در عین حال در نهادها و موسسات فرهنگی این ماجرا مورد توجه قرار بگیرد.
کاردر در سرانجام با اشاره به لزوم توجه بیشتر به شخصیت های ایرانی بیان نمود: می بینیم که در خیلی از جاها مجسمه های شخصیت های مشهور ادبیات جهان نصب شده است. جا دارد که مثلا درباره شخصیت قصه های مجید و دیگر شخصیت های ایرانی که بچه های چند نسل با آن ها همراه بوده اند و بعلاوه درخصوص مشاهیر ایرانی هم این اتفاق بیفتد.
منبع: خبرگزاری ایسنا